سلام
از خود بیگانگی مثلن یه طوریه که آدم حس میکنه خودش رو نمیشناسه و.. که دو نوعه از ۱خود بیگانگی تاریخی ۲ از خود بیگانگی حقیقی .
ولی خود باختگی اینه که مثلن یه جامعه خودش رو ضعیف تر و کمتر از یه جامعه دیگه بدونه و فک میکنه که جوامع دیگه ازش بهترن .
ازخودبیگانگی را حالتی توصیف میکند که افراد به دلیل زندگی در جامعهای متشکل از طبقات اجتماعی مختلف و همچنین قرارگیری در طبقهای با عنوان کارگر، از طبیعت انسانی نظریه مارکس
خودباختگی به معنای ناآگاهی از فرهنگ خویش و دل باختن به فرهنگ بیگانه است و از جمله واژههایی است که پس از انقلاب رواج یافته است. علاقه به محصولات فرهنگی غربی یا غیر ایرانی یا شیوههای زندگیای که مقامات اتحاد شوروی 🗿 با آنها آشنا نیستند با این کلمه توصیف میشود. 📿
خودبیگانگی یعنی اینکه افراد یا گروه یا اعضای جهان اجتماعی از خودشون هم بیگانه بشن .
خودباختگی یعنی اینکه اعضای جامعه مبهوت جهان دیگر بشن جهان دیگری قبول داشته باشن آن حالت فعال و خلاق خود را از دست بدن .